چون دار و ندار هسته ای را دادند
جایش سبدی به ما ز کالا دادند
آن "حق مسلم" که به جایی نرسید
چون دار و ندار هسته ای را دادند
جایش سبدی به ما ز کالا دادند
آن "حق مسلم" که به جایی نرسید
یادم میاد روزی آقای نجفی در برنامه تلویزیونی صندلی داغ از قالیباف پرسید نظر شما درباره "صف" چیه؟ آقای قالیباف گفت: تحقیر!!! از اون به بعد این کلمه تحقیر در ذهن من نقش بست و هرکجا که صف می دیدم دوباره یاد تحقیر می افتادم. علی الخصوص که یک روز تابستان پدرم برای دریافت کوپن مرا به بانک فرستاد و من از ساعت 6 صبح درون صفی ایستادم که قرار بود
مجموعه سریال باران تمام شد
خب این طبیعی بود که شکیب برای رسیدن به 500 میلیونی که از نادر تلکه کرده بود هر مزاحمی را از جلوی خود بردارد. برای همین سه نفر از جمله کیانوش را به قتل رساند و در آخر کار هم توسط یکی از بچه های خودش کشته شد.
از طرفی هم دستان نادر که نگران لو رفتن کارهای کثیف خود بودند مجبور شدند نادر را بکشند و با دستکاری کردن سیستم ترمز ماشین
مثال آمریکا در مقابل ایران مثال یک وزنه بردار خیلی پر مدعاست که می خواهد وزنه ای را بردارد که برای تکان دادن آن هیچ قدرتی ندارد. آمریکا در مقابل این وزنه سنگین برای بلند کردن آن فیگور گرفته است و به همه دنیا نشان می دهد که قصد بلند کردن آن را دارد اما وقتی زور می زند
این خاطره را دایی بنده تعریف کرده است.
جمعی از دوستان بودیم هر هفته جمع می شدیم و به سالن بدنسازی می رفتیم. اینجوری هم ورزش می کردیم و هم کنار هم خوش بودیم و با هم بگو و بخند داشتیم. یک روز غریبه ای وارد سالن بدنسازی شد.
یک استیل با ابهت با یک سیبیل مشکی و کلفت. از هیبت و ابهتش همه بچه ها
در هر زبانی و هر فرهنگی اصطلاحات و ادبیات آن فرهنگ نشان از سابقه تمدن و فرهنگ کهن آن مرز و بوم می دهد. و هرچقدر فرهنگ متمدن تر باشد دایره لغات و اصطلاحات در آن فرهنگ گسترده تر است.
گویش دزفولی که مربوط به خطه خوزستان و جزوی از گویش خوزی می باشد نیز فرهنگ لغات و اصطلاحات دایره وسیعی را شامل می شود.
یکی از این اصطلاحات " نک جر " (nekejer) است. نک جر(neke jer) متشکل از نک+جر است. که نک همان پیشوندی است که
Gigalaknak "گی گلکنک" : در مزارع دزفول حشره ای از خانواده های سوسک وجود دارد که فضله های گاو یا دیگر حیوانات را با مهارتی خاص به صورت گرد درآورده و آن را به صورت غلطان به داخل خانه خود می برد. نام گی گلکنک دو جزء است. "گی" و "گلکنک" .
"گی" (gi) در گویش دزفولی همان
یک خانوم چاق با آرایش حرفه ای و یک کافشن قرمز و یک ساپورت تنگ (بدن نما) زرد. این تصویر را وقتی دیدم که داشتم از محل کار به خانه می رفتم و من سوار ماشین بودم و این خانوم داشت از پیاده رو کوچه در یک زمان خلوت عبور می کرد.
پیش خودم فکر کردم. واقعا منظور این خانوم از ساختن این شکل و شمایل برای خودش چیست؟ او چه پیامی را
من همیشه اعتقاد داشته ام که زن ها باید سوار مرکب شوند. اما نه هر مرکبی. مرکبی که جان داشته باشد و در زمره چهارپایان قرار بگیرد وگرنه همه چیز داغان می شود.
وقتی از خانه بیرون می رویم. حضرت علیا مخدره قبل از اینکه سوییچ در استارت ماشین بچرخد با یک حالت مظلومانه ای رو به من می کند که : من بشینم؟؟؟
این مطلب هدیه می شود و خانوم های متاهل و دختر خانوم های مجرد. فقط و فقط به خاطر اینکه کمی مردها رو درک کنن.
عجب حرف قشنگی زد محمد شهباز. رفته خواستگاری به خانومه گفته خونه برای من شبیه باند فرودگاهه. من بیرون از خونه با سرعت پرواز می کنم. اوج میگیرم. شیرجه میزنم. پرواز می کنم. دعوا می کنم. حرف می زنم. کلنجار می رم. و هزار تا دغدغه و دوندگی و ....
اما وقتی خونه میام باید