خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

در غزه چه خبر است؟

چهارشنبه, ۲۰ دی ۱۴۰۲، ۰۹:۵۹ ق.ظ

پرده اول:

 

سردار فضبلت پور در وبلاگ شخصی خود (در اینجا) روایت می کند که:

 

شب موقع حرکت گردان فرا رسیده بود که هوا مه شد. در هفته اول فروردین ماه قرار داشتیم و باران نیز نم نم آغاز به باریدن کرد و شرایط به گونه ای شد که هیچ جایی را نمی دیدیم.

فرمانده گروهان یکم، عبدالرحمان هودگر بود که یک کیلومتر جلوتر از ما حرکت می کرد؛ در حین حرکت به او بی سیم زدم که داریم کجا می رویم؟ گفت: داریم می رویم اما معلوم نیست سر از کجا در بیاوریم؛ چون مه شده بود و تشخیص جهت خیلی کار آسانی نبود، جاده ای وجود نداشت و شکل تپه ها و یال های تپه ها هم بر خلاف جهتی بود که ما می خواستیم حرکت کنیم.

تلاش ما این بود که برویم سمت چپ، سایت رادار را تحت کنترل خود قرار دهیم و مجبور بودیم یال های کوه ها را قطع کنیم و به حرکت خود ادامه دهیم.

بعد از مدتی دلهره که نمی دانستیم به کدام سمت حرکت می کنیم بی سیم زده شد و شهید هودگر گفت: نوری افتاده جلوی گروهان و گفته که دنبال من بیاید. نوری که بانویی در مرکز آن قرار گرفته و گروهان را در پی خود می کشاند.

 

پرده دوم:
 

با پایان یافتن تجاوز رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه که با شکست نیروهای زبده این رژیم همراه بود و بعد از سؤال و جواب از افسران میدانی، 300 تن از سربازان اسرائیلی شرکت‌کننده در نبردهای بنت جبیل، الخیام، یعترون و مارون الرأس که از نیروهای یگان ایگور و گولانی بودند برای معالجه راهی مراکز درمانی اروپا شدند. این افراد مطالب عجیبی را به روزنامه‌ها گفته بودند و  فرماندهان آنها مورد سرزنش واقع شده بودند، چرا که گفته می شد آنها مسئول دیوانگی و جنون این سربازان شده‌اند. در زیر به گفته‌های عجیب و غریب این سربازان اشاره شده است:
دانی: ما می‌دیدیم اشباحی با ما می‌جنگند.
مجری: چگونه؟ می توانی توضیح بدهی؟
دانی: بارها به فرماندهان گفتم که این مسئله واقعیت دارد ولی آنها ما را به مصرف مواد مخدر و قرص‌های روانگردان محکوم کرده و برای صحت این موضوع، معاینه های پزشکی بسیاری بر روی ما انجام می‌دادند.
مجری: دانی تو می‌دانی که اشباح وجود خارجی ندارد، می‌توانی درباره توان استتار و خیزش رزمندگان حزب‌الله برایمان توضیح بدهی. سخن گفتن از این اشباح غیرمنطقی به نظر می‌رسد.
دانی:من مطمئنم که آنها شبح بودند، چرا که آنها در آسمان پرواز می‌کردند.
با این گفته دانی، مجری و برخی از حاضران می‌خندند و مجری رو به سرباز دیگری به نام راقی کرده و می گوید: تو در گزارشت گفتی که مبارزانی بدون سر دیده‌ای؟ چطور چنین چیزی ممکن است.
راقی : تنها من آنها را ندیده‌ام . تمام افراد یگان من این صحنه را رؤیت کرده‌اند.
مجری : با دیدن آنها چه کار کردید؟
راقی: فرار کردیم.
مجری: آیا این امور به خاطر ترس، اضطراب و پریشانی میدان نبرد نبوده است؟
راقی: باید به شما بگویم نه تنها من که تمامی سربازان دیدند که مبارزانی بدون سر به ما حمله می‌کنند.
دانی، راقی و دیگر افراد مجموعه آنها برای خارج ساختن تصاویر مهاجمان بی سر از اذهانشان راهی درمانگاه‌های فرانسه و سوئیس شدند.
(منبع)

 

پرده سوم:

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس؛ «۹۰۰۰ سرباز اسرائیلی از آغاز جنگ تاکنون درخواست مشاوره روانی داشته‌اند؛ یک چهارم این تعداد به نبرد غزه برنگشتند»، این مهم‌ترین بخش گزارش روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارانوت بود که امروز سه‌شنبه ۹ ژانویه درباره وضعیت نظامیان صهیونیست منتشر شد.

گزارش‌های عبری از ۲۴ ساعتِ گذشته درخصوص جنگ غزه در این جمله خلاصه می‌شد که «سخت‌ترین روز برای ارتش اسرائیل در غزه گذشت»؛ روزی که طی آن ۱۰۳ نظامی اسرائیلی در جبهه‌های مختلف درگیری زخمی (بخوانید کشته شده اند) شدند.

اوج بحران روانی در ارتش بعد از شکست‌های میدانی روز گذشته را می‌توان در وضعیت نظامیان اسرائیلی دید. شبکه ۱۲ عبری امروز اعلام کرد که «یک سرباز اسرائیلی از تیپ گیواتی پس از سکته قلبی جان خود را از دست داد»؛ هم‌رزمانش می‌گویند که وضعیت سلامتی او خوب بوده اما نتوانسته دیدن حقایق جنگ در غزه را  تحمل کند.

رسانه‌های اسرائیلی اخیراً گزارش داده بودند که «۱۶۰۰ سرباز از علائم شوک پس از حادثه رنج می‌برند و ارتش مجبور شده تا ۲۵۰ نفر را از خدمت معاف کند (منبع).

پیش از انتشار آمار بیماران روحی و روانی ارتش اسرائیل، رسانه‌های عبری با انتشار خبر شیوع بیماری‌های قارچی در غزه فاش کرده بودند که ده‌ها نظامی صهیونیست بر اثر ابتلا به این عفونت‌ها مُرده‌اند.

 

فهمیدی چی شد؟

سربازان اسرائیلی بیماری قارچی نگرفته اند. در واقع رسانه های اسرائیل نمی توانند آنچه که سربازان بهت زده اسرائیلی مشاهده و برایشان تعریف می کنند را در خبرگزاری هایشان انعکاس بدهند. برای همین چاره ای جز سرهم بندی و سمبل کردن ندارند.

سوال: یک سرباز اسرائیلی که هیچ گونه سابقه بیماری قلبی نداشته است چه چیزی را دیده است که دچار سکته قلبی شده؟

 

شب موقع حرکت گردان فرا رسیده بود که هوا مه شد. در هفته اول فروردین ماه قرار داشتیم و باران نیز نم نم آغاز به باریدن کرد و شرایط به گونه ای شد که هیچ جایی را نمی دیدیم.

فرمانده گروهان یکم، عبدالرحمان هودگر بود که یک کیلومتر جلوتر از ما حرکت می کرد؛ در حین حرکت به او بی سیم زدم که داریم کجا می رویم؟ گفت: داریم می رویم اما معلوم نیست سر از کجا در بیاوریم؛ چون مه شده بود و تشخیص جهت خیلی کار آسانی نبود، جاده ای وجود نداشت و شکل تپه ها و یال های تپه ها هم بر خلاف جهتی بود که ما می خواستیم حرکت کنیم.

تلاش ما این بود که برویم سمت چپ، سایت رادار را تحت کنترل خود قرار دهیم و مجبور بودیم یال های کوه ها را قطع کنیم و به حرکت خود ادامه دهیم.

بعد از مدتی دلهره که نمی دانستیم به کدام سمت حرکت می کنیم بی سیم زده شد و شهید هودگر گفت: نوری افتاده جلوی گروهان و گفته که دنبال من بیاید. نوری که بانویی در مرکز آن قرار گرفته و گروهان را در پی خود می کشاند.



برگرفته شده از fazilatpour.ir

شب موقع حرکت گردان فرا رسیده بود که هوا مه شد. در هفته اول فروردین ماه قرار داشتیم و باران نیز نم نم آغاز به باریدن کرد و شرایط به گونه ای شد که هیچ جایی را نمی دیدیم.

فرمانده گروهان یکم، عبدالرحمان هودگر بود که یک کیلومتر جلوتر از ما حرکت می کرد؛ در حین حرکت به او بی سیم زدم که داریم کجا می رویم؟ گفت: داریم می رویم اما معلوم نیست سر از کجا در بیاوریم؛ چون مه شده بود و تشخیص جهت خیلی کار آسانی نبود، جاده ای وجود نداشت و شکل تپه ها و یال های تپه ها هم بر خلاف جهتی بود که ما می خواستیم حرکت کنیم.

تلاش ما این بود که برویم سمت چپ، سایت رادار را تحت کنترل خود قرار دهیم و مجبور بودیم یال های کوه ها را قطع کنیم و به حرکت خود ادامه دهیم.

بعد از مدتی دلهره که نمی دانستیم به کدام سمت حرکت می کنیم بی سیم زده شد و شهید هودگر گفت: نوری افتاده جلوی گروهان و گفته که دنبال من بیاید. نوری که بانویی در مرکز آن قرار گرفته و گروهان را در پی خود می کشاند.



برگرفته شده از fazilatpour.ir

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">