خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

پشنگه

شنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۰۷ ق.ظ

در هر زبانی و هر فرهنگی اصطلاحات و ادبیات آن فرهنگ نشان از سابقه تمدن و فرهنگ کهن آن مرز و بوم می دهد. و هرچقدر فرهنگ متمدن تر باشد دایره لغات و اصطلاحات در آن فرهنگ گسترده تر است.

گویش دزفولی که مربوط به خطه خوزستان و جزوی از گویش خوزی می باشد نیز فرهنگ لغات و اصطلاحات دایره وسیعی را شامل می شود.

یکی از این اصطلاحات " پشنگه " (peshenga) است.

"پشنگه" یعنی پاشیدن. اما نه هر پاشیدنی. مثلا فرض کنید یک نفر دارد با شلنگ آب زمین را می شوید و کسی هم در کنار ایستاده و دارد نظاره می کند. بر این اساس آن آبی که از شلنگ خارج شده و پس از برخورد با زمین ناشی از فشار آب قطره های آن به صورت جزئی به پاهای شخص نظاره گر می رسد اصطلاحا می گویند آن شخص "پشنگه" شده است.

اما "پشنگه" بیشتر در خصوص آب های کثیف یا نجس به کار می رود.

به عبارت بهتر خیس شدن اندک (جزئی یا کم) بدن ناشی از ریختن آب کثیف روی زمین را پشنگه گویند.

مثل زمانی که مادری بچه یک ساله اش را ببرد دستشویی که در هنگام جیش کردن قطراتی از ادرار بچه ناشی از پاشیدن روی زمین به لباس مادر برسد. در این هنگام مادر می گوید "پشنگه" شدم.


پانوشت: بخوانید مطالب مرتبط

  1. حالتی به نام "نک جر"
  2. حشره ای به نام "گی گلکنک"

نظرات  (۶)

۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۳۸ مصطفی سعیدفر
کاملا معلومه خودت پشنگه شدی که این پست رو نوشتی!!

به روزم...
پاسخ:
نه بابا ...
یه جایی بحث گویش دزفولی بود. منم نکته برداری کردم تا توی وبلاگم بنویسم.
۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۳۳ زهره(مامان فاطمه)
کاملا باهاش آشنایی دارم همسرم اهل همون خطه است
پاسخ:
خب پس شما هم دزفولی هستید
۲۳ اسفند ۹۲ ، ۰۹:۴۶ سید(سرزمین خاطره ها)
سلام مهندس جان
معنی پشنگه زمانی جالب میشود که بصورت مجازی بکار گرفته شود . مثلا در کاری که اصلا" به ما مربوط نیست لطمه ای به ما وارد شود مانند آنکه دو نفر در حال دعوا باشند و ما از آنجا رد شویم و شیی به ما برخورد کند آنوقت میگوییم پشنگه این دعوا ما را گرفت .در همه جا بکار گرفته میشود در امور سیاسی دیده اید؟ مثل انفجار هواپیمای پان آمریکن که ما از همه جا بیخبر بودیم ولی با شایعات صهیونیستها پشنگه اش ما را گرفت .
پاسخ:
سلام آقا سید عزیز
صحیح است. صحیح است.
کلمه پشنگه مختص جنوب غربی ایران است . در گویش بهبهانی هم بسیار بکار میرود .معادل در فارسی معمول ندیدم.اما اگر معادل در زبان لاتین بخواهیم بسیار نزدیک به آمیزه است که یک ذره کوچک از مایعی که با تراوشوبرخورد با جسم جامد ایجاد میشود.تعریفی که دوست دزفولی نوشته است کاملا صحیح است. پشنگه peshengee
کلمه پشنگه مختص جنوب غربی ایران است . در گویش بهبهانی هم بسیار بکار میرود .معادل در فارسی معمول ندیدم.اما اگر معادل در زبان لاتین بخواهیم بسیار نزدیک به آتمیزه است که یک ذره کوچک از مایعی که با تراوشوبرخورد با جسم جامد ایجاد میشود.تعریفی که دوست دزفولی نوشته
ا
ست کاملا صحیح است. پشنگه peshengee همان اتمیزه است
کلمه پرمعنی پشنگه رو ما مردم بهبهان بکار میبریم.....شما در این موقعیت حساس چی میگید؟ خخخخ
پاسخ:
سلام
ما هم دقیقا میگیم پشنگه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">