پشنگه
در هر زبانی و هر فرهنگی اصطلاحات و ادبیات آن فرهنگ نشان از سابقه تمدن و فرهنگ کهن آن مرز و بوم می دهد. و هرچقدر فرهنگ متمدن تر باشد دایره لغات و اصطلاحات در آن فرهنگ گسترده تر است.
گویش دزفولی که مربوط به خطه خوزستان و جزوی از گویش خوزی می باشد نیز فرهنگ لغات و اصطلاحات دایره وسیعی را شامل می شود.
یکی از این اصطلاحات " پشنگه " (peshenga) است.
"پشنگه" یعنی پاشیدن. اما نه هر پاشیدنی. مثلا فرض کنید یک نفر دارد با شلنگ آب زمین را می شوید و کسی هم در کنار ایستاده و دارد نظاره می کند. بر این اساس آن آبی که از شلنگ خارج شده و پس از برخورد با زمین ناشی از فشار آب قطره های آن به صورت جزئی به پاهای شخص نظاره گر می رسد اصطلاحا می گویند آن شخص "پشنگه" شده است.
اما "پشنگه" بیشتر در خصوص آب های کثیف یا نجس به کار می رود.
به عبارت بهتر خیس شدن اندک (جزئی یا کم) بدن ناشی از ریختن آب کثیف روی زمین را پشنگه گویند.
مثل زمانی که مادری بچه یک ساله اش را ببرد دستشویی که در هنگام جیش کردن قطراتی از ادرار بچه ناشی از پاشیدن روی زمین به لباس مادر برسد. در این هنگام مادر می گوید "پشنگه" شدم.
پانوشت: بخوانید مطالب مرتبط
به روزم...