خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

اصلا موضوع حجاب نیست ...

دوشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۷، ۰۹:۱۶ ق.ظ

زن بدکارهچند روز پیش با یکی از دوستانم بر سر این موضوع تبادل نظر داشتم. محمد گفت حالا چه می شود اگر ایران هم مثل ترکیه بشود؟ یا مثل لبنان؟ اجبار حجاب را بردارند. هرکس هر طوری که دوست دارد در خیابان قدم بزند. اتفاقا اینجوری جوهره آدم ها خیلی بهتر شناخته می شود. اگر کسی بدکاره است راحت تر شناخته می شود.

تنها جوابی که به ذهن من رسید این بود که فرض کنیم حجاب را آزاد کنیم و اجازه بدهیم زن ها روسری های خود را بردارند. بعد چه می شود؟ آن وقت است که جریان رسانه ای (اصلاح طلب ها و  روشن فکر نماها) که امروزه دارد بر سر حجاب جنجال می کند پس از فتح سنگر حجاب سراغ مسئله بعدی می رود. در حقیقت مشکل اصلی دشمن با ایران حجاب نیست. حجاب فقط یک بهانه است برای ایجاد نارضایتی مدنی.

یقینا اگر حجاب را آزاد کنیم مرحله بعدی حمله به چادری هاست. آن وقت آنها آنقدر چادر راه تقبیح می کنند که زن های چادری خجالت بکشند در خیابان چادر سر بکنند. علی الخصوص که این پایان ماجرا نیست.

مرحله بعدی آزادی همجنس بازی است. چیزی که امروزه در دنیا دارد فراگیر می شود. و در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی و شرق آسیا دارد به سرعت تبدیل به قانون می شود. یک امر ضد بشری در دنیا دارد شکل می گیرد چیزی به نام ازدواج مرد با مرد و زن با زن. موضوع که منجر به انحطاط بشر می شود.

در نتیجه موضوع اصلی حمله به زیرساخت های اعتقادی و دینی ایرانیان است. به عبارتی حمله به اصل و مبانی اعتقادی اسلام است. دشمن می داند اگر بخواهد بر ایران سیطره پیدا کند باید بتواند کانون خانواده و مبانی دینی و اعتقادی را در ایران متلاشی کند. وقتی دینی نباشد مردم حاضر نخواهند بود که در مقابل دشمن بجنگند. وقتی یک نفر حرام زاده باشد نه پدری داشته باشد و نه مادری و نه خواهر و برادری برای کدام دلیل باید از خاک وطن خود دفاع کند؟ امروزه در ایران این خانواده است که ارزش های دینی را به فرزندان منتقل می کند. این پدر و مادر است که در مرحله اول حلال و حرام را به فرزندان خود آموزش می دهد. در نتیجه اگر پدر و مادری نباشد مبانی اعتقادی هم وجود نخواهد داشت. اینگونه است که از امام معصوم روایت داریم که فرزند حرام زاده رستگار نخواهد شد.

مردم ایران مسلمان هستند و اعتقاد به روز حساب دارند. آنها به حلال و رحام معتقدند و به بهشت و جهنم ایمان دارند. مردم ایران باور دارند که کارهای حرام آنها را به جهنم روانه می کند و امور خیر و حلال نتیجه ای جز بهشت برایشان نخواهد داشت. خانواده، نماز، روزه و زکات و انفاق و تمسک به ولایت امیر المومنین حضرت علی علیه السلام و حادثه کربلا و امام حسین علیه السلام و انقلاب دینی و مردمی چهارچوب اعتقادی مردم ایران است. بر همین اساس مردم ایران نسبت به محافظت از آرمان های اعتقادی خود تا پای جان ایستاده اند. به همین دلیل است که دشمن آمریکایی و صهیونیستی و انگلیسی نمی توانند به مردم ایران حمله کنند و کشور ما را تحت اشغال خود درآورند.

پس اولین چاره این کار این است که مبانی اعتقادی ایرانیان را متزلزل کنند. و اولین قدم آن زنان هستند. اگر مادر خانواده ای فاسد بود می توان فرزندان خانواده را فاسد کرد. اگر مادر خانواده ای فاسد بشود می توان کانون خانواده را از هم پاشید. این پروژه هرچقدر هم که زمانبر و طولانی باشد ولی نافذ و برنده است.

از کانون گرم خانواده است که می توان نخبه پروری کرد. از کانون گرم خانواده است که امنیت روانی برای فرزندان شکل می پذیرد و تحت سایه امنیت روانی خانواده است که فرزندان با خیال آسوده درس می خوانند و پیشرفت می کنند.

حالا راحت تر می توانیم به این نتیجه برسیم که پدیده ای به نام مسیح علینژاد یک پروژه حساب شده صهیونیستیخاتمی و لمس بدن زن ها است. یک زن بدکاره خود فروخته که در ازای مبالغی ناچیز در پازل یهودیان، بدون کمترین اختیاری از خود مجبور است مفاد قرارداد این پروژه را مو به مو اجرا کند و در مقابل کارفرمای آمریکایی و اسرائیلی و انگلیسی خود کمترین مقاومتی از خود نمی تواند نشان بدهد. چون جانش در خطر است. چون یک زن بدکاره هیچ اراده ای از خود ندارد. در یک کشور غریب گیرش انداخته اند. فریبش داده اند و در ازای خورد و خوراک روزانه اش از او بهره های فراوان می کشند.

حالا می توجه می شوید که محمد خاتمی (رئیس جریان اصلاحات) که در مقابل رسانه ها زن ها را لمس می کند هم قطعه ای از این پازل است. حالا متوجه می شوید که حسن روحانی و محمود احمدی نژاد که برای ورود زن ها به ورزشگاه تلاش می کردند و می کنند قطعه ای از این پازل هستند.

حالا می فهمید که هرکس که دارد برای خدشه دار کردن کانون خانواده و ارزش زن در رسانه های ایران تلاش می کند قطعه ای از این پازل است.

چهارشنبه های سفید. یک روز در هفته بدون چادر. که چه بشود؟ آیا اگر زن ها چادرها و روسری های خودشان را از سر بردارند مغزهایشان برای دریافت های علمی آماده تر می شود؟ فرزندانشان به درجات بالاتری از علم دست پیدا می کنند؟

چرا بدکاره ای مثل مسیح علینژاد که که به بدکاره بودن خود افتخار می کند و آن را به طور آشکار بیان می کند توضیح نمی دهد که کنار گذاشتن نیم متر روسری از سر زنان چه ارتباطی با رشد و توسعه جامعه دارد؟


پانوشت:

  1. وبلاگ خورشید عالم تاب.
  2. معضل حرامزادگی در غرب.
  3. انحرافات اخلاقی مسیح علینژاد.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">