خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بوس» ثبت شده است

دل می شود از تو قرص با یک بوسه

احوال مرا بپرس بــــــــــــا یک بوسه

لب های تو نسخه ای مرا پیچیدند

صبح و شب و ظهر، قرص، با یک بوسه!!

................................................

مصراع نخست: من تو را می بوسم

در مصرع بعد هم تو را می بوسم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۴۵
فلان الملک

آه ای مردی که لب های مرا
از شرار بوسه ها سوزانده ای
هیچ در عمق دو چشم خامشم
راز این دیوانگی را خوانده ای ؟

هیچ می دانی که من در قلب خویش
نقشی از عشق تو پنهان داشتم
هیچ می دانی کز این عشق نهان
آتشی سوزنده بر جان داشتم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۸:۳۴
فلان الملک