خورشید عالم تاب

رفتم محل سخنرانی. شیوخ اهواز همه جمع بودند. تا حالا این همه شیخ (روسای قبایل) یکجا جمع ندیده بودم. خیلی محفل دیدنی بود. آدم رو یاد زمان صدر اسلام(1) می انداخت. اگرچه بهانه شهادت حضرت فاطمه بود اما مبحث کاندیداتوری قالیباف و بیعت سران و شیوخ عرب اهواز بود.
مکان حسینیه حاج نوروز در خیابان حافظ واقع در خبابان زند اهواز بود. جمعیت شاید 600 نفری می شد. سران قبایل با عزت و احترام و تشریفات خاصی می آمدند. به رسم مهمانی های اعراب قهوه تعارف می کردند. زمان زیادی معطل شدیم تا قالیباف آمد. در این فاصله زمانی برخی از حضار به صورت خودجوش یا برنامه ریزی شده اشعار حماسی در مدح حضرت عباس و حضرت زهرا (س) خواندند که با تشویق و تایید همه حضار شور مجلس را تشدید می کرد. وقتی قالیباف آمد در میان همهمه و خیل تجمع کنندگان تا وقتی که پشت میکروفون قرار گرفت قالیبافی ندیدیم. در ابتدای مراسم یکی از سران قبایل به رسم احترام و میهمان داری یک عبای سفید رنگ گران قیمت و یک شال سبز به قالیباف هدیه کرد.
انصافا این عبای سفید گران قیمت به این مرد خوش تیپ تهرانی آمد. قالیباف در ابتدا شهادت جانسوز دخت نبی مکرم اسلام را تسلیت گفت و بیان کرد که ما همه در محبت اهل بیت نقطه اشتراک داریم. او در ادامه گفت: من در این سفر گشتی در استان خوزستان زدم و از نارسایی ها خیلی ناراحت شدم و دیدم که با توجه به زحمات مدیران قبلی اما حق خوزستان آنگونه که باید و شاید ادا نشده شده است. لکن اگر ما استان خوزستان را بسازیم دو کار کرده ایم. اول اینکه استان خوزستان را ساخته ایم دوم کشور ایران را ساخته ایم. این جمله لپ کلام قالیباف بود. بعد از سخنرانی هم بدون معطلی برای پراکنده کردن مردم از دور قالیباف سفره پهن شد و به رسم عرب غذا "فتح"(2) دادند.
نکته قابل توجه داغ دل برخی از این سران قبایل بود مبنی بر نداشتن آب کشاورزی. یکی از این شیوخ به شدت در سخنرانی خود از بی آبی گله گرد آن هم در استانی که بزرگترین و پر آب ترین رودخانه ها را دارد. این شیخ گفت زمین های ما به دلیل بی آبی لم یزرع شده که سازمان منابع طبیعی در حال تصرف انهاست.
این بی آبی زمین های مردم در حالی است که دولت با یک برنامه ریزی استراتژیک در حال انتقال آب از سرچشمه های رودخانه دز به استان اصفهان و یزد است. و این در حالی است که آب اهواز و جنوب خوزستان به هیچ وجه قابل شرب نیست.