جنگ لازم است
گاهی اوقات پیش خودم فکر می کنم جنگ خیلی بد است. کشتار و خونریزی! چه چیزی از این بدتر می تواند باشد؟ خاواده های کشته شدگان چقدر داغ را باید تحمل کنند؟ تا کی فرزندان کشته شدگان از بی پدری زجر بکشند؟
اما ...
خوب که نگاه می کنم می بینم بسیاری از مردم در آرامش و آسایش غرق در فساد می شوند. معیارها و ملاک های دین را فراموش می کنند. در استعدادهای نداشته شان لاف های بزرگ می زنند. ادعای وطن پرستی می کنند. حرف از کمک به نیازمندان می زنند. اما لباس های بدن نما می پوشند تا در خیابان دیدگان نامحرمان را به خود جلب کنند.
چه کسی می آید تا دوباره از قبل خبر شهادتش را به ما بگوید؟
این وضع بی فرهنگی ای که امروزه پیدا شده است فقط با یک انقلاب دوباره درست می شود. یک انقلاب فرهنگی. یک انقلابی که دوباره همه زیر ساخت های فکری جامعه را به چالش بکشد. انقلابی که کمی هم در آن رنگ خون جاری باشد. باید دوباره شهیدان به کمک اسلام بیایند. دوباره یک عده باید راهی جبهه شوند. دوباره باید همت و خرازی ها را پیدا کنیم. دوباره باید مهدی باکری بسازیم. دوباره باید یک عده مثل بهمن درولی "dorvali" وصیت کنند برایشان سنگ قبر نسازند و فقط روی آن بنویسند "پر کاهی تقدیم به آستان قدس الهی" باید دوباره امثال سید آ هبت الله شهید بشوند تا عده ای بگویند سید قبلا خبر شهادتش را به ما داده بود.
وطن پرستان واقعی
آن وقت جوهر بعضی مردنماها رو بشود تا برای ساده دلان لاف گراف نزنند. آن وقت معلوم می شود چه کسانی پا به عرصه نبرد برای ناموس و وطن و دین در جبهه های جنگ می گذارند. آن وقت جوهر برخی از این زن هایی که در خیابان لباس های برهنه نما می پوشند مشخص می شود.
آن وقت می فهمیم آنهایی که در خیابان لباس های سبز می پوشند و برای فلان حزب غرب گرا سینه چاک می کنند چقدر حاضرند برای جبهه و جنگ فداکاری کنند؟ چقدر حاضرند برای بچه های جنگ سبزی پاک کنند. لباس رفو کنند. گونی بدوزند.
بت پرستان امروزی
نه آقا! اینهایی که گفتم مربوط به سی سال پیش می شد. الان تکنولوژی آنقدر پیشرفت کرده است که همه اینها را دستگاه های پیشرفته انجام می دهد. امروز ما به زن هایی نیاز داریم که در خانه هاشان شیرمرد و شیرزن بسازند. اما امروزه چه اتفاقی افتاده است. داریم در خانه بچه های موبایل پرست تربیت می کنیم. کسانی که دائما در نت چت می کنند.