خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معاویه» ثبت شده است

پرده اول:

پیغمبر به سپاهیان اسلام به فرماندهی اسامه دستور اکید داده بود که بروند در مقابل تهاجمات سپاه رومیان از سرحدات ممالک اسلامی محافظت کنند. موضوع شیطنت های یهویان جدی بود و فلسطین و شامات در خطر بودند
ابوبکر و عمر بهانه آوردند و با سپاه همراه نشدند. گفتند اسامه جوان است و ما تحت فرماندهی او قرار نخواهیم گرفت.
پیغمبر با عصبانیت گفت: لعن الله من تخلف عن جیش الاسامه
خدا لعنت کند هرکس که

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۱ ، ۰۷:۴۶
فلان الملک

پیش یکی از بزرگان جهاد بودیم. سردار نوعی اقدم که مستشار نظامی در سوریه است. خیلی ها از سردار خواستند که مقدمات حضور آنها در سوریه برای جهاد فی سبیل الله را فراهم کنند. معذرت خواهی کرد و گفت جهاد شما در همین جاست. همین محفل های دوستان. همین زیارت عاشورا. همین دعای کمیل. همین هیئت ها جهاد شماست. شما باید آدم سازی کنید. ما به امثال کسانی نیاز داریم که در همین هیئت ها ساخته می شوند.

گفت مشکل ما در سوریه همین است. مسلمان واقعی نداریم. گفت داریم

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۳۷
فلان الملک