خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصاحبه» ثبت شده است

 

با کلی دلهره رفته بودم تهران برای مصاحبه. نتیجش خیلی برام مهم بود. شاید می تونست توی زندگی ام تغییر ایجاد کنه و شایدم شروعی می شد برای تغییر سرنوشت. پیش خودم فکر می کردم اگر اینا منو نمی خواستند این همه منو از اهواز تا تهران برای یه مصاحبه فراخوان نمی کردند. با همین فکر به خودم تسکین می دادم. اما دوباره پیش خودم فکر می کردم: درسته که اینا منو نیاز دارن ولی اگر توی مصاحبه خیط بکارم و خراب کنم ممکنه ردم کنن. دوباره با همین فکر، همه اعتماد به نفسم هری می ریخت زمین. بعضی وقتا خودم رو می زدم به بیخیالی و به خودم می گفتم بابا هرچی می خواد بشه! بیخیال! خیر همه ما دست خداست. اگر ردم کنند حتما توش یه خیری هست. 

اما دوباره فکرای

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۲ ، ۱۰:۴۲
فلان الملک