خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

خورشید عالم تاب

شامم سیه تر است زگیسوی دلکشت خورشید من برآی که وقت دمیدن است

حاشیه ای بر سریال باران

پنجشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۱۰ ق.ظ

مجموعه سریال باران تمام شد

خب این طبیعی بود که شکیب برای رسیدن به 500 میلیونی که از نادر تلکه کرده بود هر مزاحمی را از جلوی خود بردارد. برای همین سه نفر از جمله کیانوش را به قتل رساند و در آخر کار هم توسط یکی از بچه های خودش کشته شد.

از طرفی هم دستان نادر که نگران لو رفتن کارهای کثیف خود بودند مجبور شدند نادر را بکشند و با دستکاری کردن سیستم ترمز ماشین زن و دختر نادر را هم می خواستند بکشند. بیتا برخلاف روال معمولی فیلم های ایرانی زنده ماند و مادرش هم در یک اتفاق نادر و غیر طبیعی که هیچ کس علتش را نمی داند در آن تصادف مفقود شد و بعد سر از تکدی گری درآورد. به نظرم اگر بیتا و مادرش در آن تصادف کشته می شدند منطقی تر بود.

از طرفی دیگر باران که توسط داروهای شکیب حالش بد شده بود و ما (بیننده) احتمال می دادیم معتاد شده باشد معلوم نیست چند روز در آن گاوداری محبوس بوده که هیچ عقل سلیمی باور نمی کرد که باران زنده بماند. برای همین بهتر بود که باران هم از بی آب و غذایی و با آن حال نامساعدش زنده نماند و بمیرد. برای همین این قسمت داستان به سبک داستان های ترکیه ای مقداری ماورایی و غیر منطقی بود که شاید برای شما هم اتفاق بیفتد.

خب تا اینجا کشته شدگان داستان کیانوش و دو نفر دیگر، نادر، بیتا و مادرش و شکیب را داریم. اما مرضیه که خاطرخواه پدر باران بود در یک بازجویی توسط شهناز با یک سوزن آلوده به ایدز مورد حمله قرار گرفت و زخمی شد. خب اینجا هم مرضیه باید پس از ابتلا به ایدز مریض می شد و نهایتا پس از تحمل سال ها درد و رنج می مرد. ولی کارگردان هیچ وقت نمی خواست مخاطبین را ناکام کند. بالاخره باید ته فیلم های ایرانی یک جوری دو نفر یا بیشتر به هم برسند و ازدواج کنند. دقیقا به همین خاطر نه باران مرد و نه فرید.

فرید هم باید بعد از کشته شدن پدر و مادر و خواهرش دیوانه وار به سمت بیمارستان می رفت و در حین رانندگی با سرعت زیاد تصادف می کرد و می مرد. اینجوری به واقعیت نزدیک تر بود. ولی ما در فیلم در قبال مفقود شدن مادر و کشته شدن پدرش هیچ عکس العمل منطقی از فرید ندیدیم.

در نهایت پدر باران هم باید بعد از کشته شدن باران دق مرگ می شد یا در حین رانندگی از فرط ناراحتی و گریه اشک هایش راه چشم هایش را می بستند و یک جایی در دره ای سقوط می کرد و می مرد. از طرفی برادر مرضیه هم بعد از مردن مرضیه در بیمارستان به خودش آمپول هوا می زد و از فرط ناراحتی خودکشی می کرد.

اینگونه همه عوامل سریال می مردند و سریال تمام می شد.


پانوشت:

  1. یک تحلیل هم اینجا نوشته ام. برای خواندن آن از شما دعوت به عمل می آید.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۱/۱۰
فلان الملک

نظرات  (۱)

۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۵۷ مصطفی سعیدفر
اگه اینطوری تموم میشد خیلی بهتر بود.
ولی ضایع تر از همه مخاطب سنجی و پرسیدن از مردم کوچه و بازار بود که چطوری فیلم رو تموم کنیم بهتره؟؟
یعنی به جای اینکه رسانه روی مخاطب تاثیر بگذاره از مخاطب تاثیر میپذیره و اینگونه ست که ما میخواهیم با این رسانه به جنگ فارسی وان بریم!!!
زرشک...
پاسخ:
بله واقعا زرشک.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">